۱۳۸۸/۹/۱۲

کابوس!


-

- "سه سالم بود، یه بار خواب دیدم تنهایی سوار ماشین شدم، بعد یهو ماشین راه افتاد، و فرمون و دنده ، دهان و چشم و گوش در آوردن و بهم گفتن که تقصیر خوردم بوده و نباید، تنها سوار ماشین می شدم..."

- بعد چی شد نازلی جان؟ -

- هیچی ! از خواب پریدم و اومدم پیش شما خوابیدم!

- خوب چرا تا حالا خوابت رو برام تعریف نکرده بودی؟

- آخه خیلی ترسناک بود، نمی خواستم شما هم بترسین!


۲ نظر:

  1. به‌زودی متوجه می‌شه نازلی‌ت که سر نترس‌ش رو از مامان‌ش به ارث برده!

    +
    بیا و این پست ِ از سر ِ ترس و تکلیف ِ 16 آذری ِآریا رو بخون

    پاسخحذف