۱۳۸۹/۱/۸

تمرین برنامه ریزی

حدود یکی دو ماه پیش بود، یه بار نازلی از عمو پورنگ درباره ی برنامه ریزی شنید بعد رفت و برای فردای خودش یه برنامه ریخت، برنامه ی نازلی برای اون فردای کذایی رو عینن در پایین تایپ کردم، چون نازلی خودش حوصله نداشت اون برنامه طولانی رو تایپ کنه، تصحیح های داخل پرانتز هم ، توضیحات منه...

................................................

برنامه ریزی فردا

به نامه خدا

من از فردا صبحانه می خرم(می خورم) می روم مدرسه بعد از مدرسه می روم مشق می نویسم بعد می روم با مامانم اینگیلیسی تمرین می کنم بعد ابسنت پرزنت ها مو( همون حاضر غایب) می نویسم بعد متالعه می کنم بعد می روم حروف الفبامو می نویسم بعد رییاضی عنجام می دهم بعد کمی بازی می کنم بعد قصه می خوانم بعد بازی کامپیوتر بازیمو عنجام می دهم بعد قصه می نویسم بعد تایپ می کنم بعد موسیقی تمرین می کنم بعد بلبلم را صدا می دم بعد نقاشی می کشم بعد هنر می کنم با گواش بعد با بابا کشتی می گیرم بعد با مامان منچ بازی می کنم بعد ساعت شیش به خانه رژان می روم بعد کارتون می بی نم بعد پاستیل می خورم بعد مسواک می زنم بعد نامه می نویسم برای بابا می نویسم بعد خاتره می نویسم بعد وسایلای فردامو می ذارم توی کیف من و بابا را بوس می دهم. بعد ورزش می کنم بعد به بیرون برویم بعد پول زیر فرش می ذارم( شیوه ی نازلی برای پس انداز) بعد آهن ربا بازی می کنم بعد به مادرجون ام زنگ می زنم بعد یک کاردستی درست می کنم و نقاشیهایم نگاه می کنم بعد از درس((ه ح و ر و ذ و ن و ص و ذو ٌ )) می نویسم بعد با هزارپایم بازی می کنم بعد ویالن( ویولون ) تمرین می کنم و فلوت تمرین می کنم بعد استراهت می کنم بعد مجله می خوانم بعد بازی های مجله را می نویسم بعد به مامانم نشان می دهم بعد درسم را نشان می دهم و برای او می خوانم و بعد فکر می کنم . اگر اتاقم کسیف بود تمیز اش می کنم بعدچهار جور متا لعه می کنم بعد به مامانم می گویم با من کیسه بازی(یک جور بازی برای تمرین شمارش) کند بعد برای مادر و پدرم نقاشی می کشم بعد برای فردای بعد به رژان کاد(کادو) می دهم بعد استراهت می کنم بعد با عسباب باسیم( اسباب بازیم ) بازی می کنم بعد میز را تمیز می کنم بعد سرامیک را تمیز می کنم بعد به بیرون نگاه می کنم بعد در مرده( مورد) مدرسه فکر می کنم و آن ها را می نویسم بعد از بخوانیم و بنویسیم( کتاب فارسی اول دبستان) را مینویسم بعد به دفترم نگاه می کنم و برای خودم قصه می گویم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر