۱۳۸۸/۵/۲۵

درسهایی از سوسیالیسم !

روبروی خونه ی ما یه ملکی متعلق به وزارت بهداشت هست، چند ماهی میشه که دارن توی این ملک یه ساختمون چند طبقه اداری می سازن، یکی از روزای اولی که ساخت و ساز شروع شده بود، با نازلی پشت پنجره وایساده بودیم و داشتیم به هیاهویی که روبرومون در جریان بود نگاه می کردیم، تعداد زیادی کارگر و بنا و مهندس مشغول کار بودن، نازلی مرد کت شلوار پوشی که دستش رو پشتش قلاب کرده بود و داشت قدم می زد رو نشونم داد و ازم پرسید اون چرا کار نمیکنه؟

تازه متوجه اون مرد شده بودم!

در حالیکه همه داشتن به شدت کار می کردن و عرق می ریختن دیدن اون مرد که داشت با بی خیالی قدم می زد خیلی تو ذوق می زد...

من هم که همیشه در شکار یه همچین لحظه هایی هستم، به نازلی گفتم اما می دونی اون از همه ی این مردا بیشتر پول درمیاره؟ باورش نمی شد! منطق ساده و سالم اون نمی تونست بین زحمت نکشیدن و پول زیاد در آوردن رابطه برقرار کنه...

و این جوری بود که نازلی تغییر وضعی رو که آدما کار نکنن و یه عالمه پول دربیارن رو جزء اولویت های کاری خودش در آینده قرار داد!

۸ نظر:

  1. بابا خب يارو مهندس بوده لابد. طور خدا زهره جان بچه رو شستشوی مغزی نده!!!

    پاسخحذف
  2. amma zohre joon man fek mikonam to bayad be nazli koochooloomoom migofti ke oon marde bi khiyal ham dare noone kariro mikhore ke shayad kame kam 4sal vasash zahmat keshide,va in ertebate beine talasho padash enkar na pazire magar dar mavarede khas!zemnan manteqe nazliye ma saleme ama be gomane man kheili pichidast...

    پاسخحذف
  3. اون آقا حتمن یا مهندس بوده یا پیمانکار، شکی توش نیست ، اگه هم مهندس بوده حتمن حد اقل چهارسال درس خونده ، اینم توش حرفی نیست !
    اما اشکال اونجایی پیش میاد که داشتن سرمایه، یا چند سال درس خوندن به معنی محق بودن در کسب درآمد بیشتر باشه...
    اشکال اونجایی پیش میاد که ما فکر کنیم درس خوندن زحمت زیادی می خواد اما اونی که چند سال رو به جای دانشجویی کردن عملگی کرده ، زحمت زیادی نکشیده!
    اشکال اونجایی پیش میاد که ما منطق غلط شرایط حاکم رو بپذیریم و مثلن فکر کنیم اونی که با یه معامله ی کوچیک و کمی چرب زبونی مثلن چند میلیون درمیاره ، محقه و اونی که از صبح تا شب داره جون می کنه محق نیست!
    در هر حال باید ببینیم منطق توزیع ثروت در یه جامعه چی باید باشه ؟
    بر اساس زحمتی که برای جامعه می کشن ؟ براساس نیازهایی که دارن ؟ براساس ثروتی که دارن ؟ براساس درسی که خوندن ؟ شما اگه چند تا بچه داشته باشین امکانات رو بین اونها چه جوری توزیع می کنین تا عادلانه باشه ؟ بر اساس رفع نیازهاشون ؟ یا براساس جایزه دادن به اونها که بی نیازترن و تشدید نیاز اونهایی که ضعیف ترن ؟........
    به هر حال این بحث خیلی مفصله !

    پاسخحذف
  4. اشکال از اونجایی شروع میشه که شما به خودت حق میدی کارها رو بنا به نظر خودت قیمت گذاری کنی و مثلا بگی چرب زبونی کمتر از کار یدی می ارزه.
    بیخیال. بحث نکنیم...
    فقط بدون که رنج میکشم بابت داشتن این سوال که تازه حتی اگر این نظام رو اصلاح کنیم با چپ های باید چه کنیم؟ و الان که این نوشته ی شما رو خوندم چند دقیقه ای بغض کرده بودم.
    من رنج میکشم و بغض میکنم بخاطر همون کارگری که شما به نازلی نشون دادید که بدبخته و با افکار شما حالا حالاها بدبخت باقی خواهد موند.
    و این که چه عجیب سرنوشتی بود که نسل من داشت و دارد... این همه بیماری فکری... این همه؟
    -----
    یک نگاهی به کارهای میلتون فریدمن داشته باشید. اگر بتونید فیلم های مستندی رو هم که ساخته بود پیدا کنید خوبه...

    پاسخحذف
  5. ناشناس۵/۲۶/۱۳۸۸

    زهره جان سلام
    نمی دونم چرا یکهو دلم خواست واسه این پست نظر بذارم شاید چون بابای من مهندسه و احتمالا از نظر شما جزو گروه ادمهای بیکار که پول زیادی به جیب می زنن قرار می گیره.
    کار فقط کار یدی نیست یعنی اون مهندس شاید اجر بلند نکنه اما کلی کار بوده که انجام داده با مسئولیت فوق العاده زیاد . حفظ جون همین کارگر هایی که دارن کار میی کنن با مهندس هست برنامه ریزی ، پیدا کردن سرمایه ، کشیدن نقشه ووووو همه رو همین مهندس و گروه مهندسی انجام می دن در نهایت اجره رو ممکنه بلند نکنن ولی تمام کارهایی روکه لازمه انجام بشه تا در نهایت اون اجر بلند شه انجام می دن. اون افسانه ها هم که مهندس ها پول زیادی به جیب می زنن مال عده خاصی هست که رفتن توی کار بساز و بفروش که حتی اون ها هم الان کم اوردن دیگه چه برسه به بقیه. من کاملا موافقم با این که اون کارگری هم که داره عرق می ریزه باید درامد متناسبی داشته باشه تا بتونه یک رفاه نسبی برای خودش فراهم کنه حتی در مواقعی که به هردلیلی کار نمی کنه ولی سوالی که پیش میاد اینه ایا حقوق اون مهندس با کارگر باید برابر باشه ؟ یا حقوق فرضا یک پزشک متخصص در بیمارستان با شخصی که نگهبان در هست باید یکی باشه؟ قصد ارزشگذاری ندرام ولی دستمزد برابر عدالت نیست ....

    پاسخحذف
  6. فیاض جان اولن خوشحالم که اینجا می بینمت دومن هم اینکه اگه بخوام با منطق خودت پیش برم اشکال از اونجا شروع می شه که تو به خودت حق می دی مثلن درباره ی طرز تفکر من متاسف باشی! چون از قرار معلوم نمیشه درباره ی هیچ چیزی ارزش گزاری کرد و اظهار تاسف خواسته یا نا خواسته محصول ارزش گزاریه!
    و البته من به اصلاح این وضع ابدن فکر نمی کنم به زیر و رو کردن این شرایط ظالمانه فکر می کنم! و از صمیم قلب برای اونهایی که هنوز دل به اصلاح بستن متاسفم!
    درباره ی اینکه با چپها چه میشه کرد هم ، فکر می کنم راه حلهای آزمایش شده ی فراوونی وجود داره خیلی خودت رو نگران اون موضوع نکن ، کشتار و سرکوب و زندان و شکنجه سرنوشت بسیاری از چپها بوده!
    راستی سالگرد کشتار 67 نزدیکه، میتونی برای اینکه سرنوشت چپها برات عینی تر شه یه سر به خاوران بزنی
    گرچه کابوس چپگرایی باعث شده تا این جماعت حتی دست از سر استخوونهای بی نام و نشون شهدای 67 برندارن!

    پاسخحذف
  7. ممنونم. مشتاق دیدار... تقصیر علی خطیبی است. من عمرا اینقدر خود آزار نباشم که از قصد اینجا را بخوانم.
    --------
    ارزش گذاری فردی محل ایراد نیست. اصلا چطور میشه به ارزشگذاری که ناخودآگاه و غیر ارادی در هر انسانی نسبت به هر موضوعی وجود داره ایراد گرفت؟ جز نقد اخلاقی...
    اما چرا! تحمیل(یا تبلیغ تحمیل) نظاممند(دولتی) این ارزش گذاری محل ایراده. اگر فقط معلم اخلاق بودی و برای این وضع ابراز تاسف داشتی مشکلی نبود- اما حدس میزنم که چنین نیست و به تحمیل نظاممند هم می اندیشی.
    ----
    نه نیازی نیست سر بزنم. فراموش کردی دایی من یکی از آن هاست که در خاوران خفته؟ جمهوری اسلامی و آنها که در خاوران خفتند برنده و بازنده ی یک بازی غیر اخلاقی-غیر دموکراتیک و نظامی هستند. به من و شما و بحثی که میکنیم ربطی ندارند. لزومی ندارد دلتان برای بازنده آن بازی بسوزد. یا برنده را بخاطر برنده شدنش در بازی که اساس قبول نداشتید مقصر بدانید.

    پاسخحذف
  8. دوست ناشناس من
    من با یه مثال منظورم رو از بی عدالتی در جامعه مشخص می کنم، نازلی یه دختر 6 ساله است، بدون اینکه خودش نقشی داشته باشه توی خونواده ای به دنیا اومده که نیازهاش برطرف شده ف وقت کرده خوب آموزش ببینه بهترین مهد کودکها بره ، و حتمن مدارس خوبی خواهد رفت، از سه سالگی مثلن موسیقی یاد گرفته ، زبان یاد گرفته ، فردا هم حتمن به ضرب هزارجور کلاس یه دانشگاه خوب قبول میشه و یه در آمد کافی و ...
    اما ممکن بود نازلی توی یه خونواده ای به دنیا بیاد که از همین سن مجبور شه بره آدامس بفروشه، بره گدایی کنه، نتونه مدرسه بره، اموزش ببینه و بعد هم در آینده حد اکثر کارگر یه کارخونه شه یا مشغول هر کار کم در آمد دیگه ای بشه،
    اینجا نمیشه گفت چون نقش نازلی مهندس با نازلی کارگر متفاوته درآمدهای متفاوت داشتن عین عدالته!
    درحالی که بنای شرایط نا عادلانه در بی عدالتی در توزیع امکانات توی این جامعه ریخته شده!
    البته باز به نظر من ارتباط دادن کار با کسب درآمد هم غیر انسانیه و در جهت الیناسیون انسانها
    که این هم بحثش متفاوته البته!

    پاسخحذف